Tuesday, April 21, 2015

دوستان صميمي

بعد از ٤١ عمر تازه به أين نتيجه رسيدم كه دوستان صميمي و واقعي من مامانم و
شوهرم هستند، تنها كساني كه خيلي راحت راجع به هر چيزي كه
فكرم رو مشغول ميكنه ميتونه بااهاشون حرف  وقر بزنم و حتي اگر
حرفام هم تكراري بأشه باز گوش ميكنند و قضاوت بدّي هم در موردم نميكنند
و نظرشون را صادقانه ميگن. شايد من از نظرشون خوشم نياد ولي ميدونم حد اقل
بي شيله پيله هست. خدا حفظشون كنه.

Thursday, April 16, 2015

تعريف صادقانه

ديروز بايد ميرفتم دكتر ، دكترم واقعا خوب و حاذق هست. إيراني است. من و شوهرم و مامانم سالهاست
كه پيشش ميريم. بسيار مطب  مرتب با كاركنان فوق العادهاي داره. همه خيلي پر كار و مهربون هستند.
اگر لازم بأشه دكتر را ببيني هرجوري هست بهت وقت ميدن و كارت رو راه ميندازن.
ديروز وقتي رفتم منشئ به نظرم خسته امد، بهش گفتم ميشل أينجا بهترين مطب است و شما همگي
خيلي مهربون و كمك كن هستيد. يكدفه يك لبخند شيريني روي لباش نقش بست و آزم تشكر كرد.
گاهي آدم بايد قدر اني و أفكار خوبش رو با ديگران در ميان بگذزاره.من أين رو إز امريكاييها ياد گرفتم. بيشتر امريكاييها به ديگران compliment ميدن
اگر إز چيزي يا كسي خوششون بيرد يا إز كارش يا سرويسش راضي باشند خيلي راحت
بهش ميگن.
در فرهنگ ما متاسفانه بيشترمردم از تعريف يا قدرداني يكدبگر أبا دارند. بعضيها
از سر خجالت و بعضي ها از سر غرور يا حسادت. به هر حال من فكر ميكنم اكو آدم چيز خوبي در كسي يا چيزي ميبينه
خوبه كه صادقانه بكه. أين ميتونه تأثير بسيار مثبتي در زندگي و روابط ما
داشته بأشه.
بعضي وقتها يك تعريف ساده ولي صادقانه ميتونه ووحيه و انگيزه فرد
مقابل را به درجه بالأتري برسونه😉