بعد از ٤١ عمر تازه به أين نتيجه رسيدم كه دوستان صميمي و واقعي من مامانم و
شوهرم هستند، تنها كساني كه خيلي راحت راجع به هر چيزي كه
فكرم رو مشغول ميكنه ميتونه بااهاشون حرف وقر بزنم و حتي اگر
حرفام هم تكراري بأشه باز گوش ميكنند و قضاوت بدّي هم در موردم نميكنند
و نظرشون را صادقانه ميگن. شايد من از نظرشون خوشم نياد ولي ميدونم حد اقل
بي شيله پيله هست. خدا حفظشون كنه.
شوهرم هستند، تنها كساني كه خيلي راحت راجع به هر چيزي كه
فكرم رو مشغول ميكنه ميتونه بااهاشون حرف وقر بزنم و حتي اگر
حرفام هم تكراري بأشه باز گوش ميكنند و قضاوت بدّي هم در موردم نميكنند
و نظرشون را صادقانه ميگن. شايد من از نظرشون خوشم نياد ولي ميدونم حد اقل
بي شيله پيله هست. خدا حفظشون كنه.